دستهای من


هم صدای خوبم

 با دستهای خالی ام باز هم نفس کشید. 

باز هم میشود  زیر باران قدم زد میشود تمام شب را به تو فکر کرد 

آهسته آنقدر آهسته که خودت هم نشنوی

با همین دستهای خالی میشود ...

میشود هزار بار گلهای پرپرشده را دلداری داد .

باهمین دستهامیشود سکوت کرد.میشود سکوت را شکست .

میشود کوچ کرد تا خدا

تا آنجا که فقط عشق است وعشق است وعشق....

خدا را در آغوش کشید

و گفت آه ه ه چقدر دلم برایت تنگ شده بود من کجا بودم که تورا ندیدم؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 28 / 6 / 1391برچسب:,ساعت 6 بعد از ظهر توسط سارا| |


Power By: LoxBlog.Com